هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

فروش خود را با روش‌های این سایت بهبود ببخشید.

فروش خود را با روش‌های این سایت بهبود ببخشید.

چرا نویسندگان جدید کلافه می‌شوند؟

تصویر فردی که از نوشتن کلافه شده است

چرا نویسندگان جدید کلافه می‌شوند؟

گاهی تعجب می کنم… سال‌ها است که می‌نویسم. و کمتر مضطرب می‌شوم، زیرا می‌توانم هر ایده را به یک پست وبلاگ مناسب تبدیل کنم. و اگر موضوع قابل گسترش باشد از آن کتاب خوبی بنویسم.

با این حال، روند نوشتن من هنوز هم نامنظم است.

یک پست وبلاگ همیشه آنطور که فکر می‌کنم کار نمی‌کند.

من این مشکل را به این شکل تعریف می‌کنم:

۱: آیا می‌توانم از مغزم به طور موثرتری استفاده کنم؟ و

۲: بهره‌وری بیشتری داشته باشم؟

۳: چگونه مغز خود را گسترش دهم؟

برای رسیدن به جواب این سوالات من اخیراً کتاب ذهن گسترده اثر آنی مورفی پل را خوانده‌ام. عنوان فرعی کتاب این است: قدرت تفکر خارج از مغز.

اشتباه شد؟ تفکر خارج از مغز؟ نه درست است و این واقعا عنوان کتاب است.

 

پس چه‌طور ممکن است خارج از مغز خود فکر کنیم؟

می‌خواهید بیشتر بدانید؟ پس به خواندن ادامه دهید.

در ادامه ۴ مورد از یافته‌های کلیدی تحقیقات آنی مورفی پل را آورده‌ام که شما با چگونگی فکر کردن، چگونگی نوشتن، چگونگی گسترش مغز خود آشنا شوید.

منظور من زمانی است که نمی‌توانید آن چه در ذهن‌تان است را جمع‌آوری کنید.

هر آنچه برای آگاهی از کارکرد مغز نیاز دارید.

آیا شما هم این علائم بی‌نظمی ذهنی را دارید؟

۱: مغز شما یک کامپیوتر نیست.

اگر از یک برنامه کامپیوتری بخواهید که یک مقاله بنویسد، شما باید مقداری اطلاعات به آن ارائه کنید و سپس یک تکه نوشته تولید می‌کند.

  • کامپیوتر تجدید نظر نمی‌کند.
  • ویرایش نمی‌کند.
  • نوشته را بازنویسی نمی‌کند.

اما چیزی که آنی مورفی پل می‌گوید این است که: ایده‌های ما، تفکر و نوشته‌های ما هر بار که تجدید نظر می‌کنیم واضح‌تر می‌شود.

به همین دلیل است که اولین پیش‌نویس‌های ما نامفهوم هستند.

به همین دلیل است که نوشته‌های خود را ویرایش می‌کنیم تا در نهایت واضح و قابل انتشار باشد.

به همین دلیل است که نمی‌توانیم افکارمان را یکباره روی کاغذ بیاوریم. ما باید بازنویسی کنیم تا زمانی که ایده‌هایمان بدرخشد.

برای همین است که نوشته‌ها در ابتدا بی نظم هستند.

چرا باید این‌گونه باشد؟ زیرا این فرایند نوشتن صحیح است.

تصویر ساختار مغز انسان برای نوشتن

ارتباط قسمت‌های مختلف مغز در نوشتن توسط شما

 

۲: نیازی نیست یک جا بنشینید.

آیا در مدرسه به شما یاد داده‌اند که آرام بنشینید و تمرکز کنید؟ شاید این توصیه اشتباه بوده است!

به عنوان مثال، زمانی که در تلاش برای چارچوبندی یک ایده هستم، اغلب انگشتانم را از روی صفحه کلید حرکت می‌دهم و یا کنار موس ضرب می‌گیرم.

من این کار را به صورت ناخودآگاه انجام می‌دهم.

آیا باید سعی کنم جلوی بی‌قراری خود را بگیرم؟  نه.

تحقیقات نشان داده است که تلاش برای جلوگیری از بی‌قراری ممکن است آنقدر قدرت مغز را بگیرد که در واقع تمرکز کردن سخت‌تر شود.

در مرحله بعد، مجبور کردن خود به نشستن پشت میز ممکن است همیشه به ما کمکی نکند.

تعجب آور نیست که بسیاری از نویسندگان و دانشمندان پرکار پیاده‌روی‌های طولانی می‌کردند.

روسو ادعا می‌کرد که فقط هنگام راه رفتن می‌توانست فکر کند و الهام بگیرد.

و همانطور که فردریک گروس در کتاب خود با عنوان فلسفه راه رفتن می‌نویسد، نیچه حتی کتاب سرگردان و سایه‌اش را در حین راه رفتن نوشته است.

شاید وقتی پاها حرکت می‌کنند مغز ما بهتر کار می‌کند.

۳. مغز خود را آزاد کنید.

فردی که مغز خود را آزاد می‌کند

آزاد کردن مغز شما را به نوشتن خوب نزدیک‌تر می‌کند.

کارو یک مورخ است که جایزه پولیتزر را برای The Power Broker (زندگینامه رابرت موزس) دریافت کرد.

کارو در حین تحقیق در مورد کتابش احساس غرق شدن کرد.

او در حال جمع آوری اطلاعات زیادی بود اما نمی‌توانست همه آنها را در ذهن خود نگه دارد. از طرفی فکر می‌کرد اگر نتواند اطلاعات را جمع‌بندی کند، نمی‌تواند شروع به نوشتن کند. یعنی معتقد بود که او باید ابتدا یک دید کامل داشته باشد.

بنابراین، یک نقشه بزرگ از تمام اطلاعات ایجاد کرد.

آنی مورفی پل می‌گوید:

کل یک دیوار دفتر کارو در وست منهتن توسط یک تخته گرفته شده است. یک طرح کلی از کار فعلی کارو در حال پیشرفت پوشانده شده است و مسیر را از ابتدا تا انتها ترسیم می‌کند.

ایجاد یک نقشه، مانند کارو، به آزادی مغز ما کمک می‌کند تا بتوانیم بر روی کشف یک طرح کلی تمرکز کنیم.

آنی مورفی پل می‌گوید: آزاد کردن ما را از بار نگهداری مجموعه‌ای از جزئیات “در ذهن” رها می‌کند، در نتیجه منابع ذهنی را برای کارهای سخت‌تر، مانند حل مسئله و ایده پردازی ذخیره می‌کنیم.

۴. با بدن خود فکر کنید.

جان کوتس دارای دکترای اقتصاد است و قبلاً به عنوان یک تاجر مالی کار می‌کرد.

قبل از تصمیم‌گیری در مورد معاملات، او گزارش های مالی را می‌خواند و آمار را بررسی می‌کرد.

با وجود این تحلیل دقیق، بسیاری از معاملات با شکست مواجه می‌شدند.

گاهی اوقات، او یک احساس درونی را دنبال می‌کرد. و شگفت‌آور این که: این معاملات مبتنی بر غریزه اغلب سودآور بودند.

کوتس که کنجکاو شده بود، تحقیقات علمی کرد و دریافت که معامله‌گرانی که با بدن خود هماهنگ‌تر بودند، موفق‌تر بودند.

چه کسی می‌دانست که احساسات درونی چنین قدرتی دارند؟

در اینجا چیزی است که آنی مورفی پل پیشنهاد می‌کند:

افرادی که بیشتر از احساسات بدنی خود آگاه هستند بهتر می‌توانند از دانش ناخودآگاه خود استفاده کنند.

وقتی خودم را در بدنم تثبیت می‌کنم، بیشتر احساس الهام می‌کنم، صبورتر هستم و در نهایت ممکن است بینش غیرمنتظره‌ای به من دست یابد.

خلاصه این‌که:

برای انجام بهترین نویسندگی، باید همانطور که عکاس هنری کارتیه برسون پیشنهاد می‌کند، انجام دهیم: سر، چشم و قلبم را روی یک محور قرار دهید.

برای شما چگونه است؟

چگونه قدرت مغز خود را افزایش دهیم؟

به جای اینکه با نشستن پشت میز کار خود را از بین ببریم، می‌توانیم برای پیاده‌روی بیرون برویم و خلاقیت خود را تقویت کنیم.

ما همچنین می‌توانیم با یادداشت برداری و ایجاد نقشه، مغز خود را آزاد کنیم.

و یاد بگیریم به احساسات بدن خود بیشتر توجه کنیم.

این چیزی است که ما می‌خواهیم شما انجام دهید. این‌بار برای تمرکز به نشستن پشت میز در حال پیاده روی تلاش کنید تمرکز کنید و ذهن‌تان را منظم سازید.

اگر این کار را انجام دهید نتیجه‌ای متفاوت با نتایجی که قبلا گرفته‌اید ایجاد می‌شود.

دوره ۲۸ روزه نوشتن کتاب پرفروش دارای هفت فصل از تمام موارد مورد نیاز برای شروع و نوشتن و بازاریابی کتاب پرفروش است.

این دوره به همراه فایل‌های آماده مورد نیاز برای شما تهیه شده است تا کتاب خود را با اصول علمی و به راحت‌ترین سبک ممکن بنویسید.

حمید مستغیث وب‌سایت

نظرات بسته شده است.