آیا برای نوشتن کتاب باید متخصص باشید؟
مقدمه
ولی من که تخصصی ندارم که کتاب بنویسم! چیزی که اکثر افراد میگویند.
اینها کلماتی هستند که افراد بارها به خود گفتهاند. در واقع شما آنقدر دانش و یا تجربه دارید که به فکر نوشتن کتاب خودتان افتادهاید اما در قدم بعدی ترس بر شما غلبه کرده است.
ما در مقاله چرا از نوشتن کتاب میترسید؟ و چگونه ترس را شکست دهید؟ انواع ترس را در زمان نوشتن بررسی کردهایم اما در این مقاله موضوع ترس از نوشتن نیست بلکه ترس از شروع است.
در حالت کلی تعریف ثابتی از متخصص وجود ندارد. البته در زمینههایی مانند پزشکی مدارک معتبری برای تخصص وجود دارد.
در این مقاله موضوعی که بررسی میشود این است که:
آیا برای نوشتن کتاب شما به تخصص بسیار بالای دانشگاهی نیاز دارید؟ به این معنی که آیا شما میتوانید بدون دانش تخصصی کتاب بنویسید؟
پاسخ بلی است. یعنی شما میتوانید حتی در زمان دانشجویی هم کتاب بنویسید.
دلیل چیست؟ نوشتن کتاب به این معنی است که شما در آن موضوع خاص:
- صاحب تجربه هستید.
- یا اینکه دانش دارید.
- و یا اینکه مطالب بسیار زیادی از جمله کتاب و مقاله و مطلب در آن زمینه مطالعه کردهاید.
بنابراین شما تا اینجا دانستید که برای نوشتن کتاب به تخصص نیاز نیست. و صرف داشتن تجربه و یا مهارت و مطالعه در آن موضوع کافی است.
شما با هر میزان دانش و تجربه میتوانید به مردم کمک کنید.
من یک نویسنده هستم و کتاب غیرداستانی نوشتهام، بنابراین تجربه این موضوع را دارم. بنابراین میتوانم آموختههایم را در این راه به اشتراک بگذارم.
برای نوشتن یک کتاب عالی لازم نیست “نویسندهای بزرگ” باشید.
شما باید برای به اشتراک گذاشتن آموختهها و تجربهها و موارد عالی اشتیاق داشته باشید.
نیازی نیست ایده شما شایسته دریافت جایزه نوبل باشد. تا شروع به نوشتن کتاب کنید.
کافی است داستانهایی که میدانید و درسهایی را که با تجربه و دانش آموختهاید را در نظر بگیرید و سپس به مخاطب کمک کنید به اهداف خود برسد.
وقتی شما مفید باشید، الهامبخش باشید، سرگرمکننده باشید، اصیل باشید، خواننده هم هر نقصی را در نوشتن شما میبخشد.
دوباره مطرح کنیم: متخصص کیست؟ مشخص نیست. به چند سال تجربه نیاز دارید؟ چند کتاب باید بخواند؟ مهارت را چگونه تعریف میکنید؟
مهم نیست که هدف شما به عنوان یک نویسنده چه باشد. شما با شروع نوشتن به عنوان یک متخصص در آن زمینه شناخته میشوید. یک کتاب برای شما اعتبار ایجاد میکند. و شما را به طور اتوماتیک متخصص میکند.
سوال: آیا برای نوشتن کتاب باید متخصص باشید؟
جواب این است که شما با نوشتن کتاب متخصص میشوید.
به کمک بیشتری نیاز دارید؟ ادامه مقاله را بخوانید.
دلیل اول
وقتی کسی در موضوعی خبره و کاربلد است لازم نیست دکترا داشته باشید.
۱: یکی از دوستان من در برنامهریزی سفرهای ایران گردی خبرهاست، او میداند یک چه مناطقی در چه زمانهایی از سال عالی هستند.
او میداند کدام شرکت هواپیمایی خدمات مناسبی ارائه میکند و ارزش خرید بالایی دارد. او میداند در هر منطقه کدام هتلها مناسب هستند و در چه مناطقی میتوان در چادر شب را سپری کرد.
حتی او میداند برای هر منطقه چه وسایلی باید در کوله پشتی و چمدان بگذارد. او دانش و تجربه زیادی در مورد سبک سفر حتی سفرهای بدون برنامه دارد.
۲: من دوست دیگری دارم که نحوه نگهداری و رفتار با گیاهان در آب و هوای کوهستانی را میداند. او به من میگوید که چه زمانی گیاه نیاز به تعویض خاک دارد، چه زمانی از سال نیاز به آبیاری روزانه نیست، زیرا هوا خیلی مرطوب است و چه نوع گیاهانی با کمترین توجه رشد میکنند.
برای من هر دوی این افراد متخصص هستند، زیرا من همیشه از آنها سوال میکنم. اگر از یکی از آنها بخواهم کتابی بنویسد، شرط میبندم که هر دو بگویند:
«اما من متخصص نیستم! صدها نفر هستند که بیشتر از من در مورد سفر یا نگهداری گیاهان میدانند.»
شاید، اما من برای مشاوره به آنها مراجعه میکنم، به این معنی که بخشی از جهان وجود دارد که دانش شما را ندارد.
معنی این موارد که گفتم چیست؟ یعنی مخاطبانی برای کتاب شما وجود دارد.
دلیل دوم
شما وقتی کتاب مینویسید، متخصص هم میشوید. اگر قبل از نوشتن یک کلمه، تمام تحقیقات لازم برای “متخصص” شدن در یک زمینه را انجام میدادید، حجم عظیمی از دانش در مغزتان انباشته شده است. (به من اعتماد کنید، من قبلاً این نوع از نویسندگان را مربیگری کردهام!)
زمانی که یک مفهوم را آموزش میدهید بهتر یاد میگیرید. وقتی کتابی در مورد آن موضوع مینویسید، سریعتر خبره میشوید.
پس به هیچ وجه اجازه ندهید نداشتن مدرک دکتری شما را از مسیر باز دارد.
شما میتوانید به مخاطب نشان دهید چه کاری انجام دهد. از چه چیزهایی اجتناب کند. چه کارهایی را در چه زمانی انجام دهد.
شما رازهای تخصصی را میدانید و این امکان را میتوانید به دیگران ارائه کنید که استعداد و تواناییهای تخصصی خود را بهینهتر انجام دهند و اشتباهات شما را انجام ندهند.
شما مفید هستید. و با نوشتن کتاب این فایده را به افراد بیشتری میرسانید.
این گونه این است که شما در نظر خانواده هم با ارزشتر خواهید شد و احترام بیشتری کسب خواهید کرد.
شما چیزی در درون دارید و اگر به شیوهای صحیح آن را با جهان به اشتراک بگذارید، قدرتمندتر خواهید شد.
داشتن اطلاعات، دانش و تجربه به تنهایی کافی نیست. همانگونه که شما در کار و رشته خود ماهر هستید باید این دانش و مهارت و تجربه را هم ماهرانه به اشتراک بگذارید تا جهان متوجه تخصص شما بشود.
داستان کتاب خودم
سالها پیش که به لحاظ کاری با قوانین کار و بیمه و مالیات مخصوصا مالیات حقوق از نزدیک آشنا بودم. و شاهد بسیاری از ضایع شدن حقوق افراد به دلیل عدم آگاهی از قوانین بودم با خودم تصمیم به انتشار کتابی گرفتم که در حد امکان از حق و حقوق یک نفر هم دفاع کرده باشم.
من این اعتقاد را واقعا داشتم که کتابم برای یک نفر مفید خواهد بود.
سپس وقتی با برادرم این موضوع را مطرح کردم این مسیر برایم بیشتر ملموس شد، که موارد بدیهی برای من به عنوان یک آشنا به قوانین برای دیگران بسیار ارزشمند است. نتیجه اولین کتاب من در سال ۱۳۹۸ شد که تا به امروز در سه کتابخوان دیجیتال بزرگ یعنی طاقچه و کتابراه و فیدیبو فروش داشته است.
بدون اینکه حتی یک خط تبلیغ برای این کتاب انجام شود.
شما هم میتوانید با کتاب خود به افراد بسیاری کمک کنید. شما هم میتوانید بعد از تحویل به ناشر احساس متخصص بودن در زمینه خودتان را داشته باشید. زیرا شما کتاب نوشتهاید.
و به یاد داشته باشید اگر شما امروز دانش خود را با دیگران با کتاب خود به اشتراک نگذارید، دیگرانی هستند که با دانش و تجربهای کمتر از شما کتاب منتشر خواهند کرد و به عنوان متخصص در زمینه شما شناخته خواهند شد.
شما با استفاده از دوره ۲۸ روزه نوشتن کتاب پرفروش میتوانید کتاب خود را در کمتر از ۴ هفته به ناشر تحویل دهید.
پس همین حالا دوره را تهیه کنید و به یک متخصص تبدیل شوید.